اربعین کرببلا لذت دیگر دارد...
- ۳ نظر
- ۲۴ آذر ۹۲ ، ۲۰:۰۶
اول این را بگم که چیزهایی که اینجا می نویسم نه نظر اسلام است و نه تشیع
نه حرف های یک اسلام شناس است، نه یک عارف، نه یک سالک و نه هیچ چیز دیگه.
فقط نظرات شخصی و حرف های دلم است که می نویسم...
نه توی هیچ کتابی خوندم، نه حدیثی به این مضمون دیدم و نه از شخص دیگه ای شنیدم؛
اما به تجربه حس کردم که روضه ها و گریه های ماه صفر یه سوز و حال دیگه ای داره.
سوختنش بیشتر از روضه های محرمه، عین فرق بین حرم خانم زینب سلام الله علیها و حرم آقا اباعبدالله.
چه کرده خانم زینب با این عالم
به قول حاج منصور زینب چنان ناله زد، پخش شد بین همه گریه کن ها و ناله زن ها...
امشب شب آخر مراسم هیئت بود - روضه الکربلاء
مراسم بسیار خوب و عالی برگزار شد و صفای خوبی داشت.
امشب سفره جمع شد و امید دارم لقمه نانی هم از این سفره به ما رسیده باشد.
آخر مراسم نکته ای به ذهنم خورد که می نویسم- هرکی میخواد خوشش بیاد هرکی هم میخواد بدش بیاد.
داشتم در مورد یک دهه مراسم و هیأتی ها و شعرها و سبک ها فکر می کردم، صالح یک شعری خوند که این نکته خورد به ذهنم؛
دیدم وقتی یک جایی ده شب، یازده شب مراسم برگزار میشود و چند نفر به مراسم دل بدهند؛ اگر بعد از این ده شب این چند نفر پای ثابت، محبتشان به ولی امر و مولا و رهبرمون زیاد بشود می شود گفت این یک هیأت کامل و خالص و امام حسینی هست.
یعنی خروجی هیأت در این برحه از زمان باید افزایش محبت و اطاعت پذیری و افزایش حساسیت نسبت به اوامر و سخنان رهبری باشد.
حالا این افزایش، بسته به ذوق و سلیقه مسئولین و خادمین مراسم، سخنرانان و مداحان دارد و می تواند با اشکال مختلف -شعر، سبک، فیلم، دودمه، نشریه، کتاب، سخنرانی و ...- شکل بگیرد. مهم این است که این اتفاق بیفتد.
نباید هم به یه سری عکس و شعر اکتفا کرد بلکه تنها هدف و جهت گیری هیأت باید به این سمت باشد. هسته های مقاومت که امام می گفت، همین هیأت ها هستند. هسته ی مقاومتی که اساس و پایه اش هیأت باشد اثر بخش خواهد بود.
خیلی اعتقادی به آسیب شناسیِ دم و دستگاه امام حسین ندارم، اما مطلبی می خواندم از یکی از آقایونی که جریانات منحرف و بعضا مغرض در هیئآت را بررسی کرده بود یکی از حرف هایش برایم جالب بود و آن اینکه می گفت برخی در حال ترویج این امر هستند که میخواهند به مستمع بفهمانند ما دست به دامان امام حسین علیه السلام و نوکر و خادم او هستیم و امام حسین علیه السلام برای ما بس است و به دیگری نیاز نداریم. و تلویحا می توان برداشت کرد که مقصود از دیگری ولی فقیه می باشد!!
من خودم این را در زیارت کربلا ایام اربعین دیدم، این مدل سبک فکر و عقیده را مواجه شدم باهاش. که طرف با صورت زخمی و خراش برداشته یه جورایی بد و بیراه می گفت..
و این حیله ی شیطان است، حیله ای که خیلی هم تازه نیست. از جنس همان مکر و فریب است که گفتند برای ما قرآن بس است (حسبنا کتاب الله).
بررسی میسر تشیع در طول تاریخ حساسیت و خاص بودن زمان فعلی را نشان می دهد، وقتی نگاه اجمالی به تاریخ شیعه می اندازی متوجه می شوی چه انسان هایی قطعه قطعه شدند، چه علمایی به مصیبت های عظما کشته شدند، چه عزیزانی در بین دیوارها زنده به گور شدند، چه داغ هایی بر دل شیعه گذاشته شد، چه قلم هایی جهاد کردند تا اینکه شیعه به این مرحله برسد. مرحله ای که شیعه عده و عده داشته باشد، سپاه و نیرو داشته باشد برای تحقق ظهور. برای تحقق وعده الهی...
هیأت باید منتظر و مجاهد تربیت کند،
سرباز رهبری...
چقدر آدم دلش میگیره وقتی می بینه یه عده انگار نه انگار هنوز محرمه و ماه غم و غصه اهل بیت..
انگار نه انگار که هنوز آل الله اسیر هستند و در بین کوچه و بازار.
چقدر خجالت کشیدم و قتی جمعه صبح رادیو ایران را روشن کردم!
چقدر خوب میگفتند و می خندیدند و برنامه صبح جمعه شون را اجرا می کردند
کاش به خنده اکتفا می کردند؛ چه آهنگ هایی پخش می کردند.
شاید بیشتر از چند ثانیه نتونستم بذارم روشن بمونه.
شرمنده امام زمان شدم.
گفتم آقا من شرمنده ام..
عکس هایی که خودم از حرم بی بی گرفتم
یادش بخیر
عجیب صفایی داشت حرم بعد نمازهای صبح
انگار خانم همه غم و غصه ها را توی این ایام با خودش از
کربلا برد به دمشق...
.......