داستان معروف شور و شعور!!
خدا حفظ کنه حاج آقای سوزنچی را میگفت:
جوون! من خودم سخنرانم، من خودم طلبه ام، منبری ام؛
اما گولت نزنن بهت بگن شعور بهتر از شوره!!
اصل مجلس موقع اشک و شورشه.
می گفت شعور خیلی خوبه
شور هم خیلی خوبه
هر جفتشم لازمه.
اما اگه شعور بدون شور شد به هیچ دردی که نمی خوره هیچ، وبال گردن هم میشه و بعضا درد سر ساز.
آدم را بیچاره می کنه.
نمونه اش سلیمان سرد خزاعی.
اما اگه شور بود ولی شعور آنچنانی نبود، امید به هدایت هست، خیلی مثل حالت اول بد نمیشه.
مثلا میشه عابس تو کربلا.
عابس یه پهلوون بود. از اونایی که زنجیر پاره میکنن و معرکه میگیرن.
دید حسین علیه السلام داره میره یه یا علی گفت و حرکت...
موقع رزم کسی جرأت نمیکرد بیاد جلو. زره و لباسش را بیرون آورد گفت حالا بیاید...
اومدن...
دسته جمعی هم اومدن...
حاج آقای پناهیان میگفت همین که طرف برای امام حسین علیه السلام گریه میکنه و خودش را میزنه این اوج معرفته، میگفت این معرفته که باعث جاری شدن اشک میشه...
...اینم چندتا شور خوشگل...
.......
.......
.......
......
......
- ۴ نظر
- ۳۰ آبان ۹۲ ، ۲۱:۵۳